نقدفیلم سونامی
میلاد صدر
عاملیاز کارگردانهای فیلم
اولیناست که “ سونامی ”
ویدر بخش نگاه
جدید
فستیوالسی و هفتم پذیرفته
شدهاست.
وی
سوابقدستیاری کارگردان در فیلمهای پدرش و
ساختدو
مستندرا در کارنامه
خویش
دارااست.
یکی
برنامه تلویزیونی“ مساحت
معاش” که پرترهای از
پیامبرصدرعاملی است و دیگری “ پیاده روهای واراژادین ” که با محوریت برانکو ایوانکوویچ و
کارهای
ویدر
استکانجهانی 2006
ایجاد شده است. رزومه
ویسبک
خیساز آن است که بتوان با
بقیهکارگردانهای حاضر در بخش نگاه
تازهقابل قیاس باشد . کارگردانهایی
زیراحسین امیری دوماری , پدرام پور امیری , تورج اصلانی , آرش لاهوتی و … که
سالیاندر
ساختفیلمهای کوتاه
شایان توجهو مستندهای قرص تجربه اندوخته اند و استخوان خرد کرده اند .
در تیتراژ فیلم “ سونامی ” اسمهای بزرگی مشاهده میشودکه حضورشان در کنار کارگردانی که اولینفیلمش را تجربه می نماید شایان توجهاست . علی سرتیپی برای “ سونامی ” از چیزی دریغ نکرده و هر چه از دستش برآمده برای چشمشدن عملبه عرصهآورده است . بهرام دهقانی , کریستف رضاعی , علیرضا شجاع نوری و از تمامیمهمتر پرویز شهبازی اسمهایی است که به مشقتدر یک پروژه جدیگرد نیز میآیندو حضورشان در کنار صدرعاملی فرصتی کم مثلبوده که مغتنم شمرده نشده است . سود آخریناثر برآیند توانمندیهای این کارداران نیستکه علت کلیدیآن را می تواندر آن جورضعفهای بخش کارگردانی دانست که فیلم را از پای در آورده است .
مهم ترینوظیفه کارگردان در روند ایجادفیلم , کردارفضایی است که روایتبه راحتی در آن داستانشود . فضایی که بتواند مسافت فی مابینپرده سینمای و صندلی را از فی مابینبردارد , تماشاچیرا در معاششخصیتها وارد نمایدو نقطه مشترکی برای همذات پنداری ویبا فیلم تولید کند. “ سونامی ” دراینبخش ضعف دورازشوخی داراستو اصولافضایی برای داستانگویی خوی نمیشود. همگیچیز در خلاء حادثهمیافتد و موجی برای تاثیرگذاری از فیلم به سمت تماشاچیپرتاب نشده است . صدرعاملی برای خلق و خویاین گوشه و کناراز شخصیت پردازی , تصویر , میزانسن و بقیه گنجایشها فایدهای نبرده است . در تمام ارتفاعفیلم یک توشهاز نوروفروغو گنجایشهای آن برای آشناییرفتاری شخصیتها به کارگیرینشده است و کارکرد نورپردازی تنهابه کلیشههایی برای چشمشدن بازیگران تقلیل است . این فضای خلاء سبب سازتاثیر منفی بر بازیها نیز شدهاستو بازیگران آن قدر از شخصیتها مسافت داراهستندکه هر دیالوگ و رویدادی در فیلم تماشاچیرا از فیلم بدورمی نماید. این ضعف در بازی شجاع نوری در نقش خسروی کمتر دیده میشود.
سونامیهر چه در فضاسازی کم فعالیتاست تا دلتان بخواهد در تکه پرانی سیاسی بیش فعال است . “ سونامی ” مشابه بعضافیلمهایی است که در اولین فستیوالدولتهای نوبه نمایشدر میایدو انگیزه بخش اعظم آنهایارکشی و مصادره به مناسباتفاقاتی است که در هشت ساله قبلی فیسداده است . سیاسی کاریهای فدراسیون , عفافاسلامیدر ورزش , ناکامیهای ناخواستهدر مسابقات ورزشی و مسالهاینچنینی را می تواندر فیلمهای غیروابستهای کالبد شکافی کرد و له یا این که درمقابلآن به ماجراسرایی پرداخت . البتهدر یک فیلم قابلیتتجمیع تمام موردها نیست.
“ سونامی ” از طرح احادیثمختلفش فایدهنمی موفقیتو از دل آنهاسرانجامیکه به فعالیتفیلم آید صورتنمیگیرد . پایانبندی نمیتواند گویای روندی باشد که در زمانفیلم نمایشداده میشود . خیردر قصه نمادهایی برای این پایانبندی به چشم میخورد خیردر رابطهها فی مابینشخصیتها . در موضوعطرح روایت مثلکودکانی اخلاق و رفتارمی نمایدکه زنگ منزل همسایهرا فشار میدهندو فراروگریزمی نمایند. به حیث میرسددر طرز نمایشاین اتفاقات متفرق, سایه پرویز شهبازی بر روی فیلم سنگینی می نماید. اماآن شهبازی که مالاریا را ساخت خیرشهبازی دربند و نفس عمیق .
همین
خط مشفیلم برای پرداختن به موضوعات
گوناگون
منجرگم شدن خط
حساس
روایتمیشود و
پریدنهای
پی در پیرا به فیلم
زورمی
نماید. این
پریدنها به حدی است که
ممکن است
در حالتیکهتدوینگری
میانگین
عمل
تدوین کردنرا به عهده میگرفت کلیتی
تحت عنوانیک فیلم از دل تصاویر ضبط شده دوربینها
خارجنمیآمد .
در پایان بایستی اذعان کرد“ سونامی ” خیر توان قصهداستانش را دارااستو خیرشجاعت انتقاد دورازشوخیبه احوال جان دار. فیلم در پرداختن به موضوعات گوناگون مثل ورقه نخستین خبرنامههای ورزشی زردرنگ کارمی نمایدو از هر دری کلامبه فی مابین میآورد. از رنگ موردعلاقهورزشکاران تا خوی رویاروییهای جنجالی و فرضی. و در غایت پایانبندی به تماشاچیاطمینان میدهد کلیهفیلم عذروبهانهای بوده است که یک سری انتقادسطحی و تلگرامی- که بیشتر مشابه تشر زدناست - به مشکلاتنسبتا عمیق جامعه طرح شود .
میلادصدر عاملی خوب تراز هر کسی میداند اوضاع و احوال جانورسینما و در اشل بزرگتر میهن فیض تناول کردناز توبره و آخوراست .
انتقاد, شجاعت و مسئولیت پذیری میخواهد.